اگر اهل کتابگردی و مطالعه باشید حتما به دستهبندی کتابها در کتابخانهتان هرچند کوچک باشد اهمیت میدهید. کتابهایتان را بر چه اساس دستهبندی میکنید؟ رنگ، سایز، موضوع،…؟ این دستهبندی برای بهتر پیدا کردن کتاب موردنظرمان است. یا برای آنکه بتوانیم داستانها یا ناداستانها را از هم تشخیص دهیم. گرچه ممکن است مرز این دو خیلی به هم نزدیک شود و شناسایی ممکن نباشد. در این مقاله میخواهیم به تعریف کلمهی ژانر بپردازیم و برای آنکه بدانیم ادبیات ژانر چیست، دستهبندیهای رایج ادبیات را با هم بهتر بشناسیم.
ژانر چیست؟
در فرهنگ فارسی معین برای پاسخ به این سوال که معنای ژانر چیست، به تعریف زیر میرسیم:
«مقولهی تألیف ادبی و هنری که دارای ویژگی در سبک ، شکل یا محتوا است.»
در ادبیات، ژانرها دستهبندیهایی هستند که برای تخصصی کردن انواع مختلف ادبیات به کار میروند. ژانرها بیشتر بر اساس موضوع، سبک، فرم و حتی مقصد و جهت ادبیات تعریف میشوند. ادبیات ژانری به معنای چیدن انواع مختلف ادبیات در دستهبندیهای خاص است. برخی از نمونههای ژانرهای ادبیات عبارتند از: رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، خاطرات، زندگینامه، سفرنامه و..
علاوه بر شیوهی دستهبندی ذکر شده نوع دیگری از دستهبندی هر ژانر به اختصاص شیوه ویژهای از نگارش، حوزهی موضوعی و برخی ویژگیهای دیگر به انواع زیر طبقهبندی میشود:
عاشقانه، کمدی، تاریخی، اجتماعی، جنایی، علمیتخیلی، وحشت، فانتزی، معمایی، درام و…
هر ژانر بر اساس موضوع، دارای سبک و فرم نگارش مختص خودش است و با توجه به معیارهایی مانند تم، سبک، فضا، زمان، نوع ادبی و مخاطب، در دستهبندیهای ذکرشده قرار میگیرد و از سایرین جدا میشود.
استفاده از ژانر، به شکل اصولی معمولاً هنگامی است که موضوع خاصی در ادبیات به یک دسته ویژه از داستانها یا نوشتهها اختصاص داده شده است. با این حال، گاهی اوقات ادبیاتی خاص را هم می توان بر اساس ژانرهای مختلفی که در آن بهکار رفته، دستهبندی کرد.
پیشنهاد مطالعه: ادبیات گمانهزن چیست؟
انواع ژانرها و تعریف مختصر برخی از آنها
- رمان: یک داستان طولانی با محور شخصیتها، دیالوگها و رویدادهای پیچیده.
- داستان کوتاه: یک داستان کوتاه، معمولا در حدود ۷۵۰۰ کلمه یا کمتر نوشته میشود و حداقل یک شخصیت اصلی دارد و پایانبندی آن مشخص است.
- شعر: یک فرم از نوشتن که با استفاده از خلاقیتهای زبانی، تکنیکهایی مانند طنز، شکوه، تصویرسازی، آرایههای ادبی و سیاهنویسی به بیان احساسات، تجربیات و اندیشههای شاعر میپردازد.
- کمدی: یک نوع روایت نمایشی است که با هدف برانگیختن خنده و سرگرمی در کنار انتقال پیامهای غیرمستقیم یا اعتراضی اجرا میشود.
- درام: یک قالب نمایشی با چارچوب و ساختاری ثابت که دارای تعدادی شخصیت و موضوعی اجتماعی است. از این شخصیتها به عنوان میانجی برای نمود وضعیت تغییر یک شخصیت در جامعه مخصوص خود استفاده میشود.
- تاریخی: یک نوع داستان متناوب که در آن برخی از وقایع تاریخی و شخصیتهای استنادی بازگو میشوند. این وقایع ممکن است با واقعیت منطبق باشند یا صرفاً برگرفته از بخشی خاص از واقعیت تاریخی باشد.
- علمیتخیلی: داستانهایی بلند یا کوتاه که در آن عنصر خیال و علم (انسانی و علوم پایه) در خدمت روایت قرار میگیرند و دربارهی آینده، گذشته، بعدهای دیگری از زمان حال و جهانهای دیگر داستانپردازی میشود.
- ترسناک: داستانها و روایتهایی که محور اصلی آنها القای حس بیم و وحشت در خواننده یا بیننده است.
- فانتزی: داستانها و روایتهایی که در آن به شناخت جهانها و شخصیتهایی میرسیم که امکان وجود آنها صفر یا نزدیک صفر است. این نوع داستانها معمولا با مکتبهای ادبی مانند سورئال و رئالیسم جادویی یا ناتورالیسم در ارتباط نزدیک هستند.
*در مقالههای پیش رو به بررسی جامعتری از تمام ژانرهای مربوطه میپردازیم.
چگونه ژانر متن یا داستان را میتوان تشخیص داد؟
برای تشخیص ژانر یک متن یا داستان، میتوانید با توجه به ویژگیهایی که در شیوه روایت، پیرنگ و هسته اصلی متن وجود دارد، اصلیترین ژانر آن را تشخیص دهید. با تمرین و مطالعه بیشتر به پاسخ این پرسش که در هر متن، ژانر چیست بهتر مسلط میشوید.
برخی از ویژگیهایی که میتوان به آنها توجه کرد عبارتاند از:
- سبک موضوعی: بهتر است موضوع کلی داستان را بررسی کنید و ببینید درباره چه موضوعی است. این کمک میکند که ژانر داستان را شناسایی کنید. مثلاً، داستانی که درباره هیجان و وحشت است، احتمالاً ترسناک است. متنی که حاوی برهههایی از تاریخ و نامهایی از افراد تاثیرگذار در تاریخ یک کشور است، تاریخی محسوب میشود. حال اگر علاوهبر ذکر برهه تاریخی، نویسنده از تجربیات شخصی خود گفته باشد در دستهی خاطرات طبقهبندی میشود.
- شخصیتها: بررسی شخصیتهای داستان نیز به شناسایی ژانر کمک میکند. شخصیتهای خلاقانه و موجودات خیالی بازگو کنندهی ژانر علمیتخیلی یا فانتزی هستند.
- ساختار متن یا داستان: نوع ساختار متن و داستان نیز از جمله ویژگیهایی است که میتواند در شناسایی ژانر کمک کند. مثلاً، درامها اغلب دارای ساختار یکپارچه هستند. در سفرنامه ساختار متن بیشتر توصیفی است و جنبههای خلاقانه و روایی ندارد.
- زبان و سبک نوشتاری: نحوه نگارش متن و داستان نیز میتواند نشاندهنده ژانر اصلی باشد. تعلیق زیاد و استفاده از کلمات عینی بیشتر در داستانهای حوزه ادبیات گمانهزن رواج دارد و سبکهای ادبیانه در انواع شعر دیده میشود. لحن نوشتاری متن در داستانهای عاشقانه با داستانهای ژانر جنایی بسیار متفاوت و قابل تشخیص است.
پیشنهاد ویژه: تماشای ویدیو آموزشی بزرگترین ضعف ژانرنویسهای تازهکار
ادبیات ژانری چیست؟
در این بخش از مقاله بعد از آنکه با واژهی ژانر و معنا و محتوای آن آشنا شدیم میخواهیم به تعریف ادبیات ژانری بپردازیم. این شکل از ادبیات مختص نوع خاصی از داستانها و روایتهاست که بر اساس پیرنگ و طرح خاص خود پیش میروند و هدف اصلی آنها سرگرم کردن مخاطب و بیان شکلی از زندگی است که در دنیای امروزی امکان رخدادنش برای ما به احتمال نزدیک صفر ممکن است یا مدتها قبل رخ داده. به بیان دیگر، رمانهای ژانری بیشتر روی داستان و پیرنگ تمرکز دارند تا واکاوی روان و خلق و خوی یک شخصیت و فلسفهبافی راجع به موضوعات پیچیده یا تمرکز روی زبان و زیباییهای ادبی.
پیرنگ اصلی در ادبیات ژانری همیشه با خود ژانر منطبق است. یعنی تمرکز اصلی یک رمان عاشقانه همیشه رابطه رمانتیک بین دو شخصیت اصلی آن است، درحالی که تمرکز یک رمان معمایی حل شدن یک معما به دست قهرمان آن. فانتزی، علمیتخیلی و وحشت و زیرگونههای متعددشان نیز هرکدام الگوهای پیرنگ مخصوص به خود را دارند و هیچکدام برای هنجارشکنی در پیرنگ جای چندانی باقی نمیگذارند.
نمونهای از یک داستان ژانری:
«اما ملکه دوباره خندید، همانطور که در درهی همیشه صبح خندیده بود و گفت: «ستارهجبین از بهر من اندوهگین و از بهر مردم خود نیز چندان شرمگین مباش. شاید وجود عروسک کوچک بهتر است تا نبود هیچ خاطرهای از سرزمین پریان. برای برخی این تنها بارقه زندگیشان است و برای برخی دیگر آغاز بیداری…»
-بخشی از کتاب درخت و برگ، به قلم جی.آر.آر.تالکین
نمونهای از یک داستان غیر ژانری:
«صدای قدمهای عجول و خشخش پیراهن از کارگاه به گوش رسید و این حاکی از آن بود که او رفته است. الگا خواست فریاد بزند، یا با شیئی سنگین بر سر و صورت نقاش بکوبد و از آنجا بگریزد، اما دیدگانش از اشک پر شده بود و جایی را نمیدید. از خجالت له شده بود و دیگر خود را الگا ایوانفا نقاش نمیدید. بلکه یک موجود حقیر و خوار تجسم میکرد.»
-بخشی از داستان ملخ، به قلم آنتوان چخوف
سخن پایانی
توجه به ژانرها و طبقهبندیهای ادبیات به ما کمک میکند به وویژگیهای برجستهی هر متن دقت کنیم و بتوانیم سلیقهی ادبی خود را بشناسیم. اما اینکه کدام شکل از تقسیمبندی ادبیات و چه شکلی از دستهبندی آن بهتر و درستتر است را بگذارید پای سلیقه و به اینکه باید همهچیز چهارچوب دقیق داشته باشد خود را محدود نکنید.
هنگام شروع نوشتن داستان نویسنده میداند که میخواهد داستان ژانری بنویسد یا غیر ژانری، اما تشخیص زیرگونهها و زیرژانرها را به بعد از پایان داستان یا حتی به دست منتقدین میسپارد. پس اینکه قبل از نگارش داستان بدانید که میخواهید چه بنویسید مهم است، بااینحال به قوه خلاقیت خود اجازهی ابراز بدهید. ادبیات ژانری، به خصوص ادبیات وحشت، علمیتخیلی و فانتزی که در دستهبندی جداگانهای با نام ادبیات گمانهزن شناخته میشوند هر روز درحال تغییر، حذف و اضافه شدن در زیرژانرها و دگرگونیهای اساسی است. پس شاید تعریف واضح و آشکاری نتوان از آنها داشت. با اینحال میتوان آنها را گونهای منحصربهفرد در ادبیات دانست که هنوز درگیر چهارچوبهای سخت نشدهاند و شانس این را دارند که در ادبیات داستانی دگرگونی ایجاد کنند.
آنچه در ین مقاله آموختیم رسیدن به پاسخ این سوال بود که ژانر چیست و در ادامه با آشنایی اولیه ادبیات ژانری، تعریف مختصری از واژهی ژانر را ارائه کردیم.
از بین ژانرهای معرفی شده کدامیک مورد پسند شماست؟
نظرات و سوالهای خود را در بخش کامنتهای همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.
نویسنده: مبینا ایمانی
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
[…] چگونه خواننده را میان این دو معلق نگاه دارد. باری ژانرهای دیگر در پی آنند تا خود را در سیر وقایع داستان پنهان […]